ای که میخواره تنت همچون خری
این کارات اصلا تعجب نداره ٬ چون خری
تو که هی زنگ میزنی ٬ میس میندازی
این کارا از تو بعید نیست ٬ چون خری
هی جوابت میدهم ٬ اما تو هی زر میزنی
من میگم کارت بگو اما تو هی زر میزنی٬ چون خری
من نمیتونم این وبلاک را حذفش کنم
پس چرا انقدر اصرار داری ٬ چون خری ؟
این خریت ها برایت سود دارد یا که نه
خودتم هیچی نمیدونی چی میخوای ٬ چون خری
این خریت ها ی تو کار دستت میدهد
هی تو مثل خرجفتک میندازی ٬ چون خری
این چنین خر گفتمت تا در نهایت خود نیز
باز گشتیو خندیدیو گفتی په نه په فکر کردی آدمم
در نهایت معلوم شد پس خری
نوشته شده توسط همدم
ویرایش و تنظیم توسط S-F-M
مترسک نوشت : از دوستان عزیز خیلی معذرت می خوام که ما توی وبلاگمون مطلبی رو نوشتیم که در حد شخصیت شما دوستان خوب ما نیست .بنا به دلایلی این شعر زیبا رو دوست عزیزم همدم برای یکی از دوستان که خیلی به ما لطف داره نوشته امیدوارم که به دلش بشینه و واقعا حق مطلب رو همدم بیان کرده باشه .