توضیح

قصه کتاب قدیمی من اولین قصه مجموعه فرشته یخی بود که اصل نوشته برای ۵ تا ۶ سال پیش بود.

اما ترتیب قرار گیری در مجموعه آخرین مطلب میباشدو بنابراین یکم در بعضی قسمت ها گیج کننده است. یادم میاد ۱ روز دلم گرفته بود رفتم سراغ دست نوشته هام دلم بیشتر گرفت. اشکام جاری شد وقتی قطرههای اشکم رو دفترم ریخت بوی عطر خاصی اومد شاید باور نکنید اما کل اتاقمو پر کرد. هرچی گشتم علتشو نفهمیدم واسه همین اسم این و گذاشتم کتاب قدیمی. اما همه مطالب مرور خاطرات گذشته بود.

My witness’s eyes

Her scent still comes.

My tears drops,

On the oldest books,