ادبی . دوستانه عاشقانه

نوشته های شخصی و دوستان

ادبی . دوستانه عاشقانه

نوشته های شخصی و دوستان

از حضرت مولانا

خود منکر آن نیست که بر دادم دل آن به که بر سودای توبسپارم دل

گر من به غم عشق تو نسپارم دل دل را چه کنم بهر چی می دارم دل


درعشق تو هرحیله که کردم هیچ است هرخون جگرکه بی توخوردم هیچ است

از درد تو هیچ روی درمانم نیست درمان که کند مرا که دردم هیچ است


من بودم ودوش آن بت بنده نواز از من همه لابه بود و از وی همه ناز

شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید شب را چه کنم حدیث ما بود دراز



دل تنگم و دیدار تو درمانم است بی رنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی آنچه کز غم هجران تو بر جان من است


ای نور دل و دیده و جانم چونی وی آرزوی هر دو جهانم چونی

من بی لب لعل تو چنانم که مپرس تو بی رخ زرد من ندانم چونی


افغان کردم برآن فغانم می سوخت خامش کردم چون خامشانم می سوخت

از جمله کرانها برون کرد مرا رفتم به میانی، در میانم می سوخت


من درد تو را زدست آسان ندهم دل برنکنم زدوست تا جان ندهم

از دوست به یادگار دردی دارم که آن درد به صد هزار درمان ندهم


تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

بسیار فتاده بود اندر غم عشق اما نه چنین زار که این بار افتاد

سودای تورا زمانه می بس باشد هرگوش تو را ترانه می بس باشد

در کشتن ما چه می زنی تیغ جفا ما را سر تازیانه می بس باشد


ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم

در عشق که او جان و دل ودیده ماست جان ودل ودیده هر سه را سوخته ایم


اندر دل بی وفا غم وماتم باد آن را که وفا نیست زعالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد جزغم ، که هزار آفرین برغم باد

در عشق توام نصیحت و پند چه سود زهرآب چشیده ام مرا قند چه سود

گویند مرا که بند بر پاش نهید دیوانه دل است پام بر بند چه سود


من ذره وخورشید لقایی تو مرا بیمار غمم عین دوایی تو مرا

بی بال و پر اندر پی تو می پرم من که شده ام چو کهربایی تو مرا

نظرات 3 + ارسال نظر
شکست عشقی دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:09 ب.ظ http://mohammad1.blogsky.com

سلام دوست گلم.مطالب جالبی داری.ممنون می شم یه سری هم به من بزنی.
در ظمن دوست دارید با چه اسمی لینکتون کنم.شما منو با اسم شکست عشقی لینک کنید.
موفق باشید.

faezeh دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:22 ب.ظ http://iran.forum.st/

( گویند مرا که بند بر پاش نهید /دیوانه دل است پام بر بند چه سود ) ؟؟

سلام سلام
این یکی خیلی خوشگل بود ..
حالتون چطوره ؟
فائزه هستم از ایران فروم ؛ ممنونم از دعوتتون " بدون تعارف وبلاگ پر محتوا و خوبی دارین ..
احتمالا باید مترجم باشین ؛ یا دانشجوی زبانین !!
به هر حال من همیشه در حسرت ترجمه ی یه جمله زبانم میمونم !! زبانم داغونه ..!!!
از آشناییتون خیلی خوشحال شدم و امیدوارم بازم تو ایران فروم از حضورتون بهره ببریم .

faezeh دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:30 ب.ظ http://iran.forum.st/

آهان ببخشین ببخشین ؛ پس شما معلمین ..
چه شغل خوب و دوست داشتنی ای دارین ؛ معلما ماندگار ترین شخصیتای زندگین ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد